نقشه برداری مغزی در روانشناسی

  1. خانه
  2. خدمات کلینیک
  3. نقشه برداری مغزی در روانشناسی
نقشه برداری مغزی در روانشناسی

نقشه برداری مغزی در روانشناسی نوعی تکنیک تصویربرداری مغزی است که فعالیت الکتریکی در مغز را اندازه گیری می کند تا نقشه بصری الگوهای امواج مغزی تولید کند. این فناوری اغلب در تحقیقات روانشناسی و علوم اعصاب برای ارزیابی عملکرد مغز و شناسایی فعالیت های غیر طبیعی که ممکن است با شرایط مختلف روانی یا عصبی مرتبط باشد، استفاده می شود.

نقشه برداری مغزی QEEG با ثبت فعالیت الکتریکی مغز با استفاده از الکتروانسفالوگرام (EEG) کار می کند که شامل قرار دادن الکترودها بر روی پوست سر برای تشخیص سیگنال های الکتریکی تولید شده توسط نورون های مغز است. سپس داده‌های EEG با استفاده از نرم‌افزار تخصصی پردازش می‌شوند که فرکانس، دامنه و توزیع امواج مغزی را برای ایجاد نقشه‌ای دقیق از فعالیت مغز تجزیه و تحلیل می‌کند.

نقشه مغز QEEG معمولاً به باندهای فرکانسی مختلفی تقسیم می شود که با الگوهای خاصی از فعالیت مغز مطابقت دارد. باندهای فرکانسی اصلی اندازه گیری شده در QEEG عبارتند از: دلتا (۰-۴ هرتز)، تتا (۴-۸ هرتز)، آلفا (۸-۱۲ هرتز)، بتا (۱۲-۳۰ هرتز)، و گاما (۳۰-۱۰۰ هرتز). هر باند فرکانسی با فرآیندهای شناختی و حالت‌های هوشیاری متفاوتی همراه است و ناهنجاری‌ها در این الگوها می‌تواند نشان‌دهنده شرایط مختلف عصبی یا روان‌شناختی باشد.

نقشه برداری مغزی در روانشناسی چه چیزی را نشان می دهد؟

به عنوان مثال، امواج دلتا و تتا بیش از حد در نقشه مغز QEEG ممکن است با شرایطی مانند ADHD، آسیب مغزی تروماتیک یا انواع خاصی از صرع مرتبط باشد. این الگوهای موج آهسته معمولاً در خواب عمیق یا در حالت آرامش دیده می‌شوند، بنابراین بیش از حد امواج دلتا و تتا در هنگام بیداری ممکن است نشان دهنده اختلال در عملکرد سیستم‌های برانگیختگی یا توجه مغز باشد.

از سوی دیگر، امواج بتا بیش از حد در نقشه مغز QEEG ممکن است با شرایطی مانند اضطراب، بی خوابی یا بیش فعالی همراه باشد. امواج بتا معمولاً در هنگام تمرکز فعال و هوشیاری ذهنی دیده می‌شوند، بنابراین فعالیت بیش از حد بتا ممکن است نشان‌دهنده بیش‌انگیختگی یا نقص‌های شناختی در نواحی خاصی از مغز باشد.

نقشه مغز QEEG علاوه بر اندازه گیری دامنه و فرکانس امواج مغزی، اطلاعاتی در مورد توزیع فضایی فعالیت الکتریکی در مغز نیز ارائه می دهد. با بررسی محل فعالیت غیر طبیعی در مغز، پزشکان و محققان می توانند مناطق خاصی از اختلال را شناسایی کرده و درمان های هدفمندی را برای رسیدگی به این مسائل ایجاد کنند.

مزایا و اهداف

یکی از مزایای اصلی نقشه برداری مغزی در روانشناسی QEEG توانایی آن در ارائه داده های عینی و قابل اندازه گیری در مورد عملکرد مغز است که به گزارش خود یا ارزیابی ذهنی وابسته نیست. این امر QEEG را به ابزاری ارزشمند برای تشخیص و نظارت بر شرایطی مانند ADHD، اضطراب، افسردگی و آسیب مغزی تروماتیک تبدیل می‌کند، جایی که روش‌های ارزیابی سنتی ممکن است کمتر قابل اعتماد باشند.

علاوه بر این، نقشه برداری مغز QEEG همچنین می تواند برای ردیابی تغییرات در عملکرد مغز در طول زمان در پاسخ به درمان یا مداخله استفاده شود. با مقایسه نقشه‌های مغزی QEEG قبل و بعد از مداخله درمانی، پزشکان می‌توانند اثربخشی درمان را ارزیابی کرده و در صورت نیاز تنظیمات لازم را برای بهینه‌سازی نتایج انجام دهند.

در سال های اخیر، نقشه برداری مغز QEEG به طور فزاینده ای در زمینه عصب روانشناسی و درمان بیوفیدبک محبوب شده است. بیوفیدبک یک رویکرد درمانی غیرتهاجمی است که از بازخورد بلادرنگ فناوری QEEG برای آموزش افراد برای تنظیم فعالیت مغز و بهبود عملکرد شناختی استفاده می‌کند.

به عنوان مثال، افراد مبتلا به ADHD ممکن است از بیوفیدبک QEEG برای یادگیری نحوه افزایش فعالیت امواج بتا در نواحی مغز مرتبط با توجه و تمرکز استفاده کنند. با انجام تمرین‌های ذهنی خاص یا تکنیک‌های آرام‌سازی در حالی که امواج مغزی خود را در زمان واقعی زیر نظر دارند، افراد می‌توانند یاد بگیرند که فعالیت مغز خود را تعدیل کنند و علائم بی‌توجهی، تکانشگری و بیش فعالی را بهبود بخشند.