کنترل اضطراب در کودکان
وقتی بچه ها مضطرب هستند، طبیعی است که بخواهیم به آنها کمک کنیم احساس بهتری داشته باشند. اما با تلاش برای محافظت از کودکان در برابر چیزهایی که آنها را ناراحت می کند، به طور تصادفی می توانید اضطراب را بدتر کنید. بهترین راه برای کمک به کودکان برای غلبه بر اضطراب این است که به آنها بیاموزیم که با اضطراب در زمان بروز آن مقابله کنند. با تمرین، اضطراب کمتری خواهند داشت.
زمانی که کودک در موقعیتی ناراحت کننده ناراحت می شود و والدینش او را از آن شرایط خارج می کنند، می آموزند که ناراحتی راه خوبی برای مقابله است. در عوض، برای والدین مفید است که به بچه ها بفهمانند که خوب خواهند شد، حتی اگر می ترسند. شما نمی توانید به فرزندتان قول بدهید که هیچ اتفاق بدی نخواهد افتاد. اما می توانید ابراز اطمینان کنید که آنها می توانند با ترس های خود روبرو شوند و با گذشت زمان کمتر احساس ترس کنند.
روشهای کنترل اضطراب در کودکان
هدف از بین بردن اضطراب نیست، بلکه کمک به کودک برای مدیریت آن است.
هیچ یک از ما دوست نداریم کودکی را ناراضی ببینیم، اما بهترین راه برای کمک به کودکان برای غلبه بر اضطراب این نیست که عوامل استرس زا را از بین ببریم. این به آنها کمک می کند تا بیاموزند اضطراب خود را تحمل کنند و تا آنجا که می توانند عملکرد خوبی داشته باشند، حتی زمانی که مضطرب هستند. و به عنوان محصول جانبی آن، اضطراب با گذشت زمان کاهش می یابد.
از چیزهایی که کودک را مضطرب می کنند اجتناب نکنید.
کمک به کودکان برای اجتناب از چیزهایی که از آنها می ترسند در کوتاه مدت باعث می شود احساس بهتری داشته باشند، اما در دراز مدت اضطراب را تقویت می کند. بیایید بگوییم کودکی در یک موقعیت ناراحت کننده ناراحت می شود و شروع به گریه می کند – نه برای دستکاری، بلکه فقط به این دلیل که چنین احساسی دارد. اگر والدین آنها را از آنجا بیرون کنند یا چیزی را که از آن می ترسند حذف کنند، کودک آن مکانیسم مقابله را یاد گرفته است. و این چرخه پتانسیل تکرار خود را دارد.
انتظارات مثبت – اما واقع بینانه – را بیان کنید.
نمیتوانید به کودک قول دهید که ترسهایش غیرواقعی است – اینکه در امتحان مردود نشوند، از اسکیت روی یخ لذت ببرند، یا اینکه کودک دیگری در حین نمایش و گفتن به او نخندد. اما می توانید اطمینان داشته باشید که آنها خوب خواهند بود، که می توانند آن را مدیریت کنند. و می توانید به آنها اطلاع دهید که با مواجه شدن با این ترس ها، سطح اضطراب به مرور زمان کاهش می یابد. این به آنها اطمینان می دهد که انتظارات شما واقع بینانه است و از آنها نمی خواهید کاری را انجام دهند که از عهده آنها بر نمی آیند.
سایر روشها
به احساسات آنها احترام بگذارید، اما به آنها قدرت ندهید.
درک این نکته مهم است که اعتبار سنجی همیشه به معنای توافق نیست. بنابراین، اگر کودکی از رفتن به پزشک وحشت دارد، زیرا قرار است واکسن تزریق شود، نمیخواهید این ترسها را کم اهمیت جلوه دهید، اما همچنین نمیخواهید آنها را تقویت کنید. شما می خواهید گوش دهید و همدل باشید، به آنها کمک کنید تا بفهمند درباره چه چیزی مضطرب هستند و آنها را تشویق کنید که احساس کنند می توانند با ترس های خود روبرو شوند. پیامی که میخواهید بفرستید این است: «میدانم میترسی، و این اشکالی ندارد، و من اینجا هستم، و میخواهم به شما کمک کنم تا از این مشکل عبور کنید.»
کودک را تشویق کنید تا اضطراب خود را تحمل کند.
به فرزندتان اجازه دهید بداند که از کاری که برای تحمل اضطراب برای انجام کاری که میخواهد یا باید انجام دهد، قدردانی میکنید. این واقعاً آنها را تشویق می کند که در زندگی مشارکت کنند و اجازه دهند که اضطراب منحنی طبیعی خود را بگیرد. ما آن را “منحنی عادت” می نامیم. این بدان معنی است که با ادامه تماس او با عامل استرس زا به مرور زمان کاهش می یابد. ممکن است به صفر نرسد، ممکن است به همان سرعتی که شما میخواهید کاهش پیدا نکند، اما اینگونه است که بر ترسهای خود غلبه میکنیم.
بیشتر بخوانید : اضطراب در کودکان اوتیسم
ترس های کودک را تقویت نکنید.
یکی از راهکارهای کنترل اضطراب در کودکان این است کاری که نمی خواهید انجام دهید این است که با لحن صدا یا زبان بدن خود بگویید: “شاید این چیزی است که باید از آن بترسید.” فرض کنید یک کودک تجربه منفی با یک سگ داشته است. دفعه بعد که آنها در اطراف یک سگ قرار می گیرند، ممکن است نگران باشید که آنها چگونه پاسخ می دهند، و ممکن است ناخواسته پیامی بفرستید که آنها در واقع باید نگران باشند.
با کودک به همه چیز فکر کنید.
گاهی اوقات صحبت در مورد اینکه اگر ترس کودک محقق شود چه اتفاقی میافتد کمک میکند – چگونه با آن کنار بیایند؟ کودکی که نگران جدایی از والدین خود است ممکن است نگران این باشد که اگر والدینی برای بردن آنها نیایند چه اتفاقی می افتد. بنابراین ما در مورد آن صحبت می کنیم. اگر مادرتان در پایان تمرین فوتبال نیاید، چه کار می کنید؟ “خب من به مربی می گویم که مادرم اینجا نیست.” و به نظر شما مربی چه خواهد کرد؟ “خب او به مامانم زنگ می زد. یا با من منتظر می ماند.» کودکی که میترسد یک غریبه برای بردن او فرستاده شود، میتواند یک کلمه رمز از والدین خود داشته باشد که هر کسی که فرستاده میداند. برای برخی از بچه ها، داشتن یک برنامه می تواند عدم اطمینان را به روشی سالم و موثر کاهش دهد.
بیشتر بخوانید: کلینیک روانپزشکی در شرق تهران