اضطراب جدایی یک وضعیت روانی است که معمولاً در کودکان خردسال رخ می دهد، اما می تواند بزرگسالان را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
اضطراب جدایی می تواند به روش های مختلفی مانند رفتار چسبیده، عصبانیت، مشکل در تنها خوابیدن و نگرانی شدید در مورد سلامت شخصیت وابسته ظاهر شود.
ایجاد اضطراب جدایی بخشی طبیعی از رشد شناختی و عاطفی کودک است. معمولاً بین ۸ تا ۱۴ ماهگی ظاهر می شود و در حدود ۱۸ ماهگی به اوج خود می رسد. این مرحله مصادف است با آگاهی فزاینده کودک از ماندگاری اشیا، یعنی درک این که اشیا و افراد حتی زمانی که دور از دید هستند به وجود خود ادامه می دهند. کودک بیشتر به مراقب اصلی خود که معمولاً یکی از والدین است وابسته می شود و زمانی که از او جدا می شود دچار ناراحتی می شود.
در این مرحله، کودکان ممکن است علائمی از اضطراب جدایی، مانند گریه کردن، جیغ زدن، یا چسبیدن به والدین خود را هنگام مواجهه با جدایی نشان دهند. این رفتارها می تواند به ویژه در دوران انتقال، مانند ورود به مهدکودک یا شروع مدرسه، برجسته باشد. همانطور که کودکان بزرگتر می شوند و استقلال بیشتری پیدا می کنند، معمولاً اضطراب آنها کاهش می یابد.
در بیشتر موارد، اضطراب جدایی یک مرحله طبیعی و موقتی از رشد کودک است. با این حال، در برخی موارد، ممکن است تا اواخر کودکی، نوجوانی و حتی بزرگسالی ادامه یابد. هنگامی که اضطراب جدایی مزمن می شود یا به طور قابل توجهی در عملکرد روزانه اختلال ایجاد می کند، ممکن است به عنوان اختلال اضطراب جدایی (SAD) تشخیص داده شود.
اختلال اضطراب جدایی
اختلال اضطراب جدایی با سطوح بیش از حد و نامناسب رشد اضطراب یا ترس در مورد جدایی از چهره های دلبستگی یا محیط های آشنا مشخص می شود. این اضطراب می تواند باعث ناراحتی قابل توجهی شود و توانایی فرد را برای درگیر شدن در فعالیت های عادی، مانند حضور در مدرسه، رفتن به محل کار، یا شرکت در رویدادهای اجتماعی، مختل کند. توجه به این نکته ضروری است که اختلال اضطراب جدایی نسبتاً نادر است و تنها درصد کمی از جمعیت را تحت تأثیر قرار می دهد.
دلایل دقیق این وضعیت به طور کامل شناخته نشده است. با این حال، اعتقاد بر این است که عوامل متعددی در ایجاد این وضعیت نقش دارند. این عوامل عبارتند از:
خلق و خوی: کودکانی که به طور طبیعی خجالتی یا مضطرب هستند، ممکن است بیشتر مستعد تجربه اضطراب جدایی باشند.
سبک فرزندپروری: فرزندپروری بیش از حد محافظه کارانه یا ناسازگار می تواند به ایجاد اضطراب جدایی کمک کند.
رویدادهای زندگی: تغییرات عمده زندگی، مانند نقل مکان به خانه جدید، تولد خواهر یا برادر یا از دست دادن یکی از عزیزان، می تواند باعث ایجاد اضطراب جدایی در کودکان و بزرگسالان شود.
تجارب آسیب زا: رویدادهای آسیب زا، مانند بلایای طبیعی، تصادفات، یا خشونت، می توانند منجر به اضطراب جدایی شوند، به خصوص اگر شامل جدایی از مراقب یا یکی از عزیزان باشند.
عوامل ژنتیکی و بیولوژیکی: برخی مطالعات نشان می دهد که ممکن است یک استعداد ژنتیکی برای اختلالات اضطرابی از جمله اختلال اضطراب جدایی وجود داشته باشد. علاوه بر این، عدم تعادل در برخی مواد شیمیایی مغز، مانند سروتونین یا دوپامین، ممکن است به ایجاد اختلالات اضطرابی کمک کند.
علائم اضطراب جدایی
علائم اختلال اضطراب جدایی بسته به سن فرد می تواند متفاوت باشد. در کودکان، علائم و نشانه های رایج ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- پریشانی بیش از حد قبل یا در حین جدایی از چهره های دلبستگی.
- نگرانی دائمی در مورد رفاه چهره های دلبستگی.
- بی میلی یا امتناع از رفتن به مدرسه یا مکان های دیگر دور از خانه.
- کابوس های مکرر یا ترس از تنها ماندن.
- شکایات جسمی، مانند سردرد یا معده درد، هنگام مواجهه با جدایی.
در بزرگسالان، اختلال اضطراب جدایی ممکن است به صورت زیر ظاهر شود:
- نگرانی یا ترس بیش از حد در مورد جدا شدن از دیگران مهم.
- مشکل تنها ماندن یا اجتناب از موقعیت هایی که ممکن است منجر به جدایی شود.
- احساس ناراحتی شدید یا وحشت در هنگام وقوع یا پیش بینی جدایی.
- وابستگی بیش از حد به دیگران برای حمایت عاطفی و اطمینان خاطر.
- اجتناب از فعالیت ها یا موقعیت هایی که ممکن است باعث اضطراب شود.
روشهای درمان
درمان اختلال اضطراب جدایی معمولاً شامل ترکیبی از درمانها، از جمله درمان شناختی-رفتاری (CBT)، دارودرمانی (در موارد شدید)، و مشارکت والدین است. CBT به افراد کمک می کند تا افکار و ترسهای منفی مرتبط با جدایی را شناسایی و با قرار دادن تدریجی آنها در موقعیت های جدایی به بهبود شرایط کودک کمک کنند.
برای کودکان، مشارکت دادن والدین و مراقبان در روند درمان حیاتی است. تکنیک های مواجهه تدریجی، که در آن جدایی به صورت کنترل شده و حمایتی معرفی می شود، می تواند در کاهش اضطراب و ایجاد اعتماد به نفس موثر باشد.
در برخی موارد، ممکن است برای مدیریت علائم شدید یا زمانی که شرایط همزمانی مانند افسردگی یا اختلال هراس وجود دارد، دارو تجویز شود. با این حال، دارو به طور کلی یک گزینه درمانی ثانویه در نظر گرفته می شود و اغلب در ترکیب با درمان استفاده می شود.
علاوه بر این، راهبردهایی وجود دارد که والدین و مراقبان می توانند برای کمک به کودکان مبتلا به این اختلال اجرا کنند:
- یک روال ثابت ایجاد کنید: حفظ یک برنامه روزانه قابل پیش بینی می تواند احساس امنیت را برای کودکان ایجاد کند و اضطراب مربوط به جدایی را کاهش دهد.
- جدایی تدریجی: به تدریج کودک را در معرض جدایی های کوتاه قرار دهید، با فواصل زمانی کوچک شروع کنید و به تدریج زمان جدایی را افزایش دهید. این فرآیند به کودک اجازه می دهد تا اعتماد و اطمینان را در توانایی خود برای مدیریت جدایی ها ایجاد کند.
- اطمينان بخشيد: به كودك اطمينان دهيد كه حتي زماني كه از هم جدا شده اند، امن و دوست داشتني هستند. از زبان منسجم و آرامبخش استفاده کنید تا نشان دهید که جداییها موقتی هستند و مراقب بازخواهد گشت.
- استقلال را تشویق کنید: با تشویق تدریجی کودک به انجام فعالیتهایی بدون حضور دائمی والدین، استقلال متناسب با سن خود را تقویت کنید. این می تواند به ایجاد اعتماد به نفس و کاهش اضطراب جدایی در طول زمان کمک کند.
- ارتباط آزاد: کودک را تشویق کنید تا احساسات و نگرانی های خود را در مورد جدایی ها بیان کند. احساسات آنها را تأیید کنید و یک محیط حمایتی برای گفتگوی باز فراهم کنید.
بیشتر بخوانید :